سهشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۰
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
نبود متولی حلقه مفقوده ادبیات کلاسیک و انیمیشن ایران
ادبیات کلاسیک ایران، بالقوه ظرفیت لازم برای قصه پردازی ادبیات کودک و نوجوان را دارد اما پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی این پیوند در برقراری ادبیات کهن با سینمای کودک ایران در دو قالب فیلم و انیمیشن الکن مانده است.
به گزارش خبرنگار ادبی خبرگزاری سینمای ایران، صنعت یا هنر سینما، امروزه بزرگ ترین شاه راهی است که نقش تعیین کننده ای در فرهنگ سازی اقشار مختلف جامعه دارد. در این میان شاهد آن هستیم که به خصوص کودکان ایرانی در حال غرق شدن در محصولات فرهنگی غرب هستند. سیل بازی های رایانه ای و انیمیشن های وارداتی بر روی جلد دفتر آن ها نیز حضور پررنگی دارد.
خبرنگار ادبی خبرگزاری سینمای ایران این موضوع را در گفتگو با کارشناسان انیمیشن و ادبیات ایران بررسی کرد.
علیرضا دریابیگی مدرس دانشگاه و داور مسابقات انیمیشن مدعی است انیمیشن سازان ایرانی در زمینه تکنیک و مهارت ساخت چیزی از دیگران کم ندارند. او مدعایش را این طور تشریح کرد: ما در حوزه انیمیشن خوشبختانه متخصصان خوبی داریم و امکانات فنی نیز برای ساخت آثار شایسته فراهم است و شرکت های سازنده در حال فعالیت روزافزون هستند. به عنوان مثال شرکت های شهید آوینی، صبا، هورخش و دانشجویان دانشکده صدا و سیما دراین زمینه حرفه ای هستند. اگر مانعی بر سر راه این اقتباس در انیمیشن ایران هست می توان آن را در فقر مالی و بی انگیزگی و تنبلی انیمیش سازان خلاصه کرد.
این کارشناس انیمیشن، مشکلات انیمیشن در ایران را فراتر از امکانات سخت افزاری دانست و نبود فیلمنامه مناسب را دلیل اصلی عنوان کرد: باید میان کسی که نرم افزار را می شناسد و یک هنرمند انیماتور تفاوت قائل شد. در بسیاری از موارد دیده می شود کسی که انیمیشنی تولید می کند نرم افزار را می شناسد ولی سینما و مناسبات نشانه شناسی آن را نمی شناسد. در واقع نمی داند باید چه قصه ای را چگونه بسازد که مخاطب را جذب کند. به همین دلیل نمی تواند داستان خوب را نیز به زبان سینما تبدیل کند. در چنین شرایطی است که انیمیشن ما میان دو دسته کاملا جدا تقسیم می شود. شرکت های بزرگی که سفارش های خاص می گیرند و کار می کنند و انیماتور های جوان و علاقه مند که خارج از گود هستند و تنها می توانند توان تکنیکی خود را برای جشنواره های داخلی و خارجی بسازند و قصه هم برایشان مهم نیست.
او ادامه داد: در این شرایط داستان تولیدات این حوزه، بر آمده از برآیند ذهنی جمعی جامعه است و هرگز هم هدفمند و ساختارمند نیست زیرا برای آن برنامه ریزی خاصی صورت نگرفته است تا بخواهد بازده خاصی داشته باشد. فضایی به وجود نیامده است که انیمیشن را به سمت ادبیات و داستان های بومی و ملی سوق دهد.
دریا بیگی تأکید کرد برای جبران ضعف فیلمنامه در این عرصه باید به میراث ادبی ما توجه ویژه ای شود. این مسأله به خصوص درباره ادبیات کهن ما صادق است زیرا ادبیات و فرهنگ این دوره سرشار از اساطیر و داستان های فانتزی است که قابلیت سینمایی شدن را دارند. به ویژه که ادبیات کهن ما دربردارنده مضامین اخلاقی زیادی است.
اما پرسش این جاست که با وجود ظرفیت های فراوان چرا ادبیات کلاسیک کمبودهای قصه را در سینمای ما پوشش نمی دهد.
دریا بیگی معتقد است این ورود ادبیات نیازمند ایجاد زیرساخت های مناسب و همچنین کار گروهی است: تا زمانی که این بستر فراهم نشود هنرمند ایرانی تشویق نمی شود که به سمت قصه هایی برود که پردازش آن مشکل است و نیاز به تخیل و خلاقیت بیشتری دارد. باید به هنرمندان حق داد که به سراغ بازسازی داستان های فاخر نروند زیرا انیمیشن ما بازخورد بسیار کمی دارد. و معمولا کار گروه های مستقل تنها در جشنواره ها دیده می شود.
نویسنده کتاب "فیلمنامه نویسی برای انیمیشن" تصریح کرد: در ایران هنوز به جایگاهی نرسیدیم که بگوییم ما فیلمنامه انیمیشن داریم. یعنی متنی که از پیش آماده شده باشد و گروه بخواهد بر اساس آن کار تولید کند. بیشتر به این صورت است که سازندگان، مایه های داستانی و موضوعات غیر دقیقی دارند که براساس آن کار ساخت کارتون را شروع می کنند. در واقع استوری بوردی تعریف می شود و با توجه به امکانات فنی و خلاقیت های فردی در حین ساخت انیمیشن داستان اصلی شکل می گیرد. این داستان مایه بسیار ساده است و اتفاق و اکشن فوق العاده ای در آن وجود ندارد.
این انیمیشن ساز در ادامه از تجربه داوری اش در جشنواره ها گفت و از سردرگمی انیمیشن ساز ها به خاطر نبود متولی نام برد: گروههای سازنده انیمیشن در کشور ما نه برای مردم که تنها برای جشنواره ها کار تولید می کنند. در این شرایط نمی توان امیدوار بود برای استخراج قصه های اصیل و ایرانی وقت بگذارند. انیمیشن های ما به علاوه در سطح بین الملل نماینده فرهنگ و ادبیات ما نیستند: این که بتوانیم ریزه کاری های فرهنگی و هنری تاریخ کشور را باستخراج کنیم غیر ممکن نیست ولی حقیقت این است که این پروژه بسیار زمان بر و عظیم است و زمینه کار تحقیقی آن بسیار زیاد است. این کار طاقت فرسا و عمر سوز است و از عهده یک نفر و یا یک گروه بر نمی آید. باید افراد زیادی با امکانات و زمان فراوان برای این کار در نظر گرفته شوند.
امیرکاووس بالازاده مدرس ادبیات پیش از اسلام نیز در گفتگو مشارکت داشت. حلقه مفقوده ارتباط ادبیات و سینما را از این استاد دانشگاه جویا شدیم. وی تصریح کرد: در مورد گنجینه ادبیات کلاسیک ما غفلت بزرگی صورت گرفته است. غفلت از این بابت که سینماگران ما درباره متون ادبیات کلاسیک، اوستا و ادبیات اساطیری کاری انجام نداده اند. به عنوان مثال درباره همین منشور حقوق بشر که این روزها مرکز خبر است، چه قدر کار انجام داده ایم؟ این یکی از بزرگترین و مهم ترین میراث ما است.
وی ظرفیت های ادبیات باستانی ایران را فرامرزی و دانست و گفت : دبیات ایران باستان جای کار بسیاری در سینما دارد. بنده به عنوان کسی که در این زمینه مطالعه کرده ام می توانم ادعا کنم که اگر سینماگران روی این قضیه کار انجام دهند می توانند سینمای ایران را از مرز های کشور خارج کنند. امروزه در جهان علاقه ای به اسطوره پیدا شده است و همه فیلم هایی که در این زمینه تولید می شود با علاقه دیده می شود.
این متخصص تصویری نبودن ادبیات فارسی را بهانه خوبی برای بی توجهی فیلمسازان ندانست و تأکید کرد: ادبیات پیش از اسلام ایران سرشار از تصویر است. اگر به سینمای جهان نگاه کنیم می توانیم ظرفیت های بالقوه ادبیات و اساطیر خود را بهتر درک کنیم. شما می بینید که سینمای کره در حال فتح کردن جهان است. این تصاویر و قصه ها از کجا آمده است و آیا ما نمونه اش را در ایران نداریم. ما سال هاست که سامورایی ها را می شناسیم و از خصوصیات شخصیتی و تاریخی آن ها آگاهیم، اما عیاران خود را نمی شناسیم. دلیل این تفاوت این است که سینمای ما هیچگاه تصویری از این شخصیت ها ارائه نداده است.
این محقق داستان های ادبی کهن معتقد است: به عنوان مثال یادگار زریران داستانی است که پیشینه آن را دوره اشکانی می دانند. این داستان بسیار تصویری است اما می بینیم که تنها یک بار آن هم در تئاتر توسط قطب الدین صادقی اجرا شده است و سینماگران هرگز به سراغ آن نرفته اند. از دیگر داستان های دوره پیش از اسلام می توان به درخت آسوریک اشاره کرد که شرح مناظره میان درخت و بز است. این داستان سرشار از دیالوگ است و چیزی برای تبدیل شدن به فیلمنامه کم ندارد.
بالازاده این بی توجهی را به ادبیات پیش از اسلام محدود ندانست و دوره اسلامی را نیز مرود غفلت فیلمسازان و متولیان فرهنگی کشور عنوان کرد: ما از خصوصیات عمومی پدیده عیاری در تاریخ اسلام بیگانه ایم اما می توانیم انواع کونگ فو را باجزئیات کامل نام ببریم. سمک عیار، امیر ارسلان نامدار، ابومسلم، مختار و حاتم طائی از شخصیت های بسیار برجسته تاریخ ادبیات و فرهنگ شفاهی ایران هستند که هیچ گاه به آن ها پرداخته نشده است. شخصیت حاتم آن قدر بزرگ است که به هندوستان می رود و در فرهنگ آن کشور نیز جا می افتد. این کتاب با تصحیح کامل امروز منتشر شده و در دسترس است.
بالازاده به مقایسه اساطیر ما به مفاهیم مطرح شده در سینمای اساطیری جهان پرداخت و گفت: یک نگاه ساده به فیلم پرفروش "هری پاتر" به ما نشان می دهد که سراسر این داستان درباره مقابله نور و ظلمت است. ما اسطوره نبرد نور وظلمت را در کشورمان داریم اما با وجود تمام عناصر سینمایی در این داستان، استفاده سینمایی از آن نکرده ایم.
شکی در این نیست که سینمای ادبی و فاخر موجب واداشتن مخاطب نوجوان و بزرگسال به تفکر می شود. بالازاده نیز اقتباس آزاد از ادبیات کلاسیک را موجب واداشتن مخاطب به تفکر در سینما دانست و گفت: امروز محققان به این نتیجه رسیده اند که شخصیت های برجسته سینما مثل تارزان، فرانک اشتاین و دراکولا ریشه در اسایر بسیار کهن دارند و بازتاب های مدرنشان در سینما توانسته مخاطب را جذب کند. ادبیات ایران هم شخصیت هایی برای بازسازی در سینمای مدرن دارد که علاوه بر سرگرم کننگی بتوانند مخاطب را به تفکر در مورد ارزش های برجسته انسانی تشویق کنند. اگر هنرمندی واقعا هنرمند واقعی باشد می تواند حتی شعر را نیز به سینما وارد کند. سنت شعری ایران همیشه بر دیگر هنرها تفوق داشته و دیگر هنرها را تحت تأثیر قرار داده است. البته شرط لازم برای این گونه از اقتباس این است که سینماگر خلاقیت خود را به کار گیرد.
به نظر می رسد بی توجهی سینمای امروز به ادبیات کهن نه تنها ما را از داشتن سینمای نمادین و فاخر محروم می کند بلکه موجب جدایی نسل های آینده از پیشینه فرهنگی شان می شود.
این استاد دانشگاه نیز ، نقش سینمای ادبی و ملی را در بازیابی فرهنگی نسل آینده تعیین کننده دانست و تشریح کرد: به عنوان یک معلم که سال هاست فرهنگ کهن ایرانیان را تدریس می کنم، می توانم ادعا کنم که استقبال مردم و دانشجویان از مسائل فرهنگی و سنت های کشورشان بسیار گسترده است. مردم مایل هستند که هویت خودشان را بشناسند.
بالازاده همچنین تولید آثار فاخر را وابسته به مسائل پیچیده اقتصادی در کشور دانست و گفت: البته نباید مسائل اقتصادی سینما را در این زمینه فراموش کنیم. سینماگران ما درگیر بحث برگشت هزینه هستند و نمی توانند ریسک کنند. به عنوان مثال فیلم مختارنامه برای تبدیل شدن به تصویر هشت سال وقت و مقدار زیادی انرژی و هزینه از سازندگان آن گرفته است. با توجه به این که کتاب مختار نامه یکی از جذاب ترین آثار ادبیات عامه ایران است می توان نتیجه گرفت که ارزش این کار بسیار بالا است و باید بر روی دیگر آثار ادبی ما نیز سرمایه گذاری شود تا بتوانیم آثار فاخری همچون مختارنامه را در سینما و تلوزیون خود ببینیم.
این گفت و گو را با فعالان سینما، تئاتر و ادبیات ایران نیز مطرح کردیم. سخنان آن ها نیز در یافتن کمبود های سینما در این عرصه نیز در ادامه این گزارش منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/ن.ف
اخبار مرتبط
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
رشید کاکاوند: سینمای ما از بازسازی اسطورهها میترسد
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
دریابیگی: در انیمیشن برای اقتباس از ادبیات کلاسیک متخصص داریم متولی نداریم
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
حسین ترابی: سینمای شاعرانه، شاعر سینما می خواهد
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
امیرحسین ترابی: ضعف توجیه بودجه دولتی برای آثار کهن در نظام مدیرتی سینماست
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
فرشچی: حمایت دولتی برای بقای ادبیات کلاسیک در سینما تعیین کننده است
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
بالازاده: استفاده سینمایی از ادبیات کلاسیک نیاز به متولی مقتدر دارد
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
آشتی فیلمسازان با میراث ادبی راه برون رفت از بحران سینماست
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
دبیر شورای نمایش سیما: سینمای سورئال بستری برای تصویری شدن ادبیات کلاسیک است
-
بررسی جایگاه ادبیات کهن ایران در سینما و تلویزیون؛
ادبیات کلاسیک؛ سنگ بنایی که برای سینمای فاخر گذاشته نشد
ارسال نظر